تلق تولوق

اینجا تلق تولوق های یک خرخولنگ شاد را می شنوی با اندکی چاشنی غم...

تلق تولوق

اینجا تلق تولوق های یک خرخولنگ شاد را می شنوی با اندکی چاشنی غم...

یک حَجی به غایت فلکسیبل!!!

حَجی: من عمررررررررررن همچین کاری رو نمی کنم

باجی: وا؟!!! مگه می شه؟! دکتر گفته

حجی: اَی ی ی ی ی ، من .....عــــــــــــــُققققق، اصن ....

عــــــــــــــُققققق....

نمی تونم بهش فک کنم حتی...،

عــــــــــــــُققققق

باجی: عزیز من ، دکتر گفت بعد از عمل اصن نمی تونی بشینی، 

چه برسه به اینکه بخوای "اونجوری" بشینی

          باید گوش بدی دیگه، دِههَ

حجی: خو اصن چجوری ممکنه؟؟؟اصن مگه می شه اونجوری ؟؟؟؟

عــــــــــــــُققققق

باجی: بعله که می شه، میلیون ها نفر یه عمره همینجوری زندگی کردن،

 انقد "پشت کوهی" بازی در نیار

حجی: خو چجوری می شینن روش؟لباسشونو چیکار می کنن؟ 

چجوری خودشونو می شورن

عــــــــــــــُققققق....

باجی: بزار بهت یاد بدم،

اول که می ری توو یه نفس عمیق می کشی

یه دور ابعاد مستراح رو می سنجی 

با ابعاد خودت مقایسه می کنی

بعد تمبان محترم رو......

بعد نشونه گیری می کنی که دقیقن کجا فرود بیای

بعد فرود می یای

به همین راحتی....دیدی درد نداشت!!!

حجی: خو بعدش؟

باجی: خو ! بعد نداره مرد حسابی، بعدش با خودته دیگه!!!

(یعنی بعضی وختا فکر می کنم که تررررررررر زدم بااین ازدباجم)

ایشششش

هیچی دیگه آخرشم می شوری میای بیرون.والسلام!

حالا یه بار برو...

.

سه ساااااعت بعد:

اوه! باجی....وااااای باجی ...نه...نه...درو وا نکن....

اَه...اَه....

من نمی تووونمممممممممممممممم

می گم نیا توووووو

فقط یه  جفت دمپایی بده من برم حمام

.

(یعنی بعضی وختا مطمئن می شم که تررررررررر زدم بااین ازدباجم)



نتیجه اخلاقی1 : هیــــــــچچچچچ وقت با "حَجی سانان"،

 حتی فکر مسافرت نیم روزه به خارج هم به سرتون نزنه

چه برسه به مهاجرت و زندگی!!!

نتیجه اخلاقی 2: "که که" توو این زندگی

نظرات 16 + ارسال نظر
عجب عجوبه یکشنبه 16 اسفند 1394 ساعت 04:07

با دهانی بازو وامانده گویم :
عجبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب

با دهانی بازتر می کوییم:
عاری
عینگونه عست برادر(آیکون دهانی باز با دو عدد شاخ بالای سر)

مریم شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 13:27

پرت شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 13:17

اتفاقاً تو این هتلی که من هستم توی دریاکنار چون اتاق ها ضد صدا هستند پنجره ها رو نمیشه باز کرد ولی وان آب خیلی جا دار و قشنگی توش تعبیه شد

حقیقت امر من برای برگزاری یک سری کلاس های عملی دعوت شدم اینجا که چون خیلی استقبال زیاد بود فعلاً موندنی شدم ...

البته خدا رو شکر این همکارم که موهاشو شرابی کرده هم همراهم هست و کمک شایانی در انتقال مفاهیم و روش ها میکنه و باعث افزایش بهره وری کلاس ها هم شده ...

باشد تا همگی رستگار شوید

نیلزاو

مریمی....
این چی داره بلغور می کنه؟

سایه جمعه 14 اسفند 1394 ساعت 14:11 http://parvoone.persianblog.ir/



خب حجی سانان همه چی شون خوبه. فقط مشکلشون سنت ها و رسوماتیه که حفظ کردن

ینی حجی سانان زدن دهن مَهَن ِ ما رو صااااااااااااف کردن با این حفظ رسومات!

برف دونه جمعه 14 اسفند 1394 ساعت 00:30 http://barfezemestani.blogfa. com

خدا شفا بده آباژور خان رو (در وبلاگ سابق باجی اسم حجی خان؛آباژور می بود)
بعدش سلام نازنین باجی جانم
بوس و بغل محکم
برف دونه

آخی ی ی ی ی
ممنونم برفی جونم
خوبی گلم؟
مشتاق دیدار خانومی

مریم پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 21:13

جونننننننننننننننننن
صدا و بوی سوختنت تا اینجا هم اومد.

باجی اون پنجره رو ببند این بچه بو کشیدن رو دوست داره مخصوصا اگه بو از خودش باشه.

پرت پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 18:19

به مریم :
آخه گرین لند چی میگی تو ریقماسی ؟
تو پشت درب اتاق عملگی هم نرفتی تاحالا !
چربی هم لیاقت میخواد که شما ال ای دی سامسونگ نداری

والا بخدا
رشدش در حد پنجم دبستانم نیست واسه ما حس خود شاخ پنداری میکنه هی !

تو برو به بدبختیای خودت برس جوجه دو روزه
پنجره رو هم باز گذاشته بودیم از صبح که جاهای مختلف بعضیا داشت جلز ولز میکرد !

مریم پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 15:54

آخه هیتر برقی وقتی من و باجی پشت در اتاق عمل بودیم تو کجا بودی؟؟
باجی بیا شهادت بده این جونور روش کم شه.
اصلا باجی یه جونور گیر دم در اینجا نصب کن جک و جونور نیاد تو دیگه

اوه اوه بوی موی کز داده بز میاد، کسی پماد سوختگی نداره؟؟؟
پیفففففففففففففففف
مثل اینکه چربیشم هم زیاد بوده
آقا پنجره رو وا کن هوا بیاد

"هیتر برقی"؟؟؟
قشنگ بود

مریم پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 15:47

الهی بمیرم واست باجی
الان میدونم به چه روز و حالی افتادی،اون شیرازیه هم چند ماه پیش همین بلا رو سر مریم اورد.
کلا این حجی سانان از ژنتیک مشکل دارن
تو بیخیال

اما وجدانن خدا قوت دخی

چراعااااااااااااااااااااا
این چه بختی بود نصیب ما شد مریمی ی ی ی ی؟؟؟
ینی فقط تو می دونی حَجی داری یعنی چی
.
به نظرم توی زندگی بعدیمون واقعن باهاس توی انتخابامون دقت بیشتری بکنیم

سروش پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 13:05 http://azadkish.mihanblog.com

من ک نفهمیدم باجی اینا رفتن مسافرت خارجه یا دستشویی فرنگی گیرشون اومده!! از اینها گذشته، فکر کنم عکس سمت راست، از بالا دومی، حالت درستش باشه ها!

نه باو!!!
سروش خان جان
حجی مریض شده بود
عمل نمود
بعدش نمی تونست از (گلاب به روت) مستراح ِ وطنی استفاده کنه
لذا می بایست طریقه استعمال ! مدل فرنگی رو می آموخت
که پدر ما رو درآورد با این آموختن
.
نـــــــــــــــــــه!!!
به نظرم، پائینی سمت راست درسته

پرت پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 10:24

آخی

کاش میمردم و نمیدیدم بعضیا کم آوردن !!!!

کاشششششششششش

پرت پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 10:00

به مریم :
دنیا رو آب ببره مریمو خواب میبره
ایکبیری خانوم فقط سر شام و ناهار ولو اینجا
نمیداد یه دردی درمان کنه یه حالی بپرسه !
واقعاً که بدردنخور و بی مصرفی مریم جووووووووننننننن

ایششششششششششششش

و ما هنوز هم دماغ و اعضای دیگرِ سوختۀ شما را خریداریم

مریم جون حال ما رو می پرسه
اساسی هم می پرسه
حتمن که نباس بیاد اینجا
.
هر جوری راحتی بیا مریم جونم
به این پرتی خپل هم وقعی نَ نِه

پرت پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 09:58

الهییییییییی

چه زن بی فکر و بی مسئولیت و بی قاعده ای هستی تو ؟
اون بدبخت داشت زندگیشو میکرد تو اومدی تررررررررررررر زدی تو اوضاع و احوالش مطمئناً

تا دیروز حجی فول آپشن بودو نتیجه کلی تحقیقات بود !

خیکی خانوم بجای اینکه دردی درمان کنی داری تمسخر می کنی !!!
وا اسفااااا

واااااااااا؟؟؟
جنس مورد دار انداختن به من...جیکم در نیومده
همشم مواظبش بودم
اندام تحتانیم شرحه شرحه شده از مریض داری
اونوَخ تو می گی من ترررررر زدم توو زندگیش
طرفاداری نکننننننننننن
میزنمتاااااااااااااااا

پرت پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 09:54

سوم


چرا دیر اومدی؟؟؟

ارسلان پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 09:01

ممنون, جالب بود!

قابل نداشت

بهارهای پیاپی پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 08:36 http://6khordad.blogfa.com

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.